جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با قواعد

قواعد

قواعد
جمعِ واژۀ قاعده، روش، شیوه، قانون، در علم زیست شناسی ویژگی زنی که در دوران قاعدگی است، بنیان، اساس، پایه، اصل
قواعد
فرهنگ فارسی عمید

قواعد

قواعد
جَمعِ واژۀ قاعد، زن بازایستاده از زه و غیره، نهال خرما که تنه گرفته باشد. رجوع به قاعد شود، جَمعِ واژۀ قاعده. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) : و قواعدملک او مصون و محفوظ. (فارسنامۀ ابن البلخی ص 82).
نبایدت که پریشان شود قواعد ملک
نگاه دار دل مردم از پریشانی.
سعدی.
- قواعدالبیت، اساس البیت. (اقرب الموارد). بنیادهای خانه. (منتهی الارب).
- قواعدالهودج، چهارچوب بر پهنای هوده. (منتهی الارب). رجوع به قاعده شود
لغت نامه دهخدا