معنی قمع قمع ((قِ مَ)) زدن با عمود، سرکوب کردن، خوار گردانیدن، ذلیل کردن، سرکوبی، فرو نشاندگی زدن با عمود، سرکوب کردن، خوار گردانیدن، ذلیل کردن، سرکوبی، فرو نشاندگی تصویر قمع فرهنگ فارسی معین