معنی قمرون
- قمرون((قَ))
- ملخ دریایی، جرادالبحر، اربیان، روبیان
واژههای مرتبط با قمرون
قمرون
- قمرون
- میگو، جانوری آبی با چنگال و پاهای بلند به اندازۀ ملخ که بعضی از انواع آن مصرف خوراکی دارد، ملخ دریایی، اربیان، روبیان
قمرون
- قمرون
- ملخ دریایی
قمرون
- قمرون
- به لغت اندلس ملخ دریائی باشد و آن را به عربی جراد البحر خوانند. (برهان) (آنندراج). روبیان است که اربیان نیز نامند. (فهرست مخزن الادویه)
قارون
- قارون
- معرب از عبری، نام مردی ثروتمند از بنی اسرائیل معاصر موسی (ع)
مقرون
- مقرون
- نزدیک، پیوسته، همراه
قارون
- قارون
- عبری تازی گشته در پارسی می توان غارون نوشت نام مردی یهودی که با چهل گنجش به زیر زمین رفت کسیکه در اندوختن مال افراط ورزد، کسیکه با داشتن ثروت بسیار نابود گردد و ثروتش به فریاد او نرسد. یا گنج قارون. مال بسیار: مگر گنج قارون دارم
قمرین
- قمرین
- تثنیه قمر دو روشن: هور و ماه
مقرون
- مقرون
- بسته شده، متصل بهم
قارون
- قارون
- طبق روایات، یکی از افراد بنی اسراییل (بعضی او را پسرعم حضرت موسی می دانند). وی جاه طلب و بخیل و حسود بود و همواره کار بنی اسراییل را آشفته و بی سامان می کرد. وی دارای ثروتی فراوان بود، کسی که دارای مال فراوان باشد
