معنی قمراء - فرهنگ فارسی معین
معنی قمراء
- قمراء((قَ))
- مؤنث اقمر، سفید مایل به تیره، ماهتاب
تصویر قمراء
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با قمراء
حمراء
- حمراء
- مونث احمر: سرخ، گرمای سخت، زن سرخروی، سال سخت، خرک مونث احمر. سرخ رنگ. توضیح در فارسی توجهی بتانیث آن نکنند گوهر حمرا لاله حمرا، سال سخت، شدت حرارت گرمای زیاد
فرهنگ لغت هوشیار