جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با قطرات

قطرات

قطرات
قطره ها، چکه ها، چک ها، دانه های باران، جمعِ واژۀ قطره
قطرات
فرهنگ فارسی عمید

قطرات

قطرات
جَمعِ واژۀ قطار. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به قطار شود
لغت نامه دهخدا

قطرات

قطرات
جَمعِ واژۀ قطره. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). رجوع به قطره شود
لغت نامه دهخدا

قطران

قطران
مادۀ روغنی شکل و سیاه رنگ که از برخی درختان مانند صنوبر، عرعر و امثال آن می چکد
قطران زغال سنگ: مادۀ سیاهی که از تقطیر زغال سنگ به دست می آید و در معالجۀ داءالصدف و اگزما به کار می رود
قطران
فرهنگ فارسی عمید

قطعات

قطعات
قطعه ها، پاره های چیزی، حصه ها، تکه ها، در علوم ادبی شعری که فقط مصراع های زوج آن هم قافیه باشد، جمعِ واژۀ قطعه
قطعات
فرهنگ فارسی عمید

قطعات

قطعات
جمع قطعه، تکه ها کژارها جمع قطعه. توضیح در عربی بکسر قاف و فتح طاء است
فرهنگ لغت هوشیار