جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با قسی

قسی

قسی
جَمعِ واژۀ قوس. (منتهی الارب). رجوع به قوس شود: چه خداوندان علم (نجوم) بخشهای دائرۀ فلک را قسی خوانده اند یعنی کمانها. (نوروزنامه)
لغت نامه دهخدا

قسی

قسی
ذو قسی، راه یمن سوی بصره. (منتهی الارب). جائی است در راه یمن به بصره. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا

قسی

قسی
نسبت است به قس. (معجم البلدان). رجوع به قَس ّ شود، (جامۀ...) جامه ای است منسوب به قس که از مصر آرند و در آن ابریشم است و پیغمبر آن را نهی فرموده است. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا

قسی

قسی
درهم قسی، درهم زائف و ناسره. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). و آن معرب قاش است و گویند فعیل از قسوه است. (المعرب جوالیقی ص 257) : کلام قسی، کلام زائف و بهرج. (اقرب الموارد) ، سخت و شدید: عام قسی، سال سخت به سبب سرما یا گرما یا خشکسالی و جز آن. یوم قسی و قَرَب. قِسی کذلک. (اقرب الموارد) (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا