جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با قرقی

قرقی

قرقی
ترکی واشک (گویش مازندراین) قرغوی از پرندگان پرنده ایست شکاری از دسته بازها که جثه اش از باز معمولی (قوش) کوچکتر است و پرهای پشتش قهوه یی و پرهای شکمش روشن و مایل بخاکستری است و رنگ پرهای دمش متناوبا قهوه یی روشن و سیر خاکستری است. در حدود 40 گونه از این پرنده شکاری ناشناخته شده که در سراسر کره زمین زندگی می کنند. قرقی با وجود کوچکی جثه بسیار تیزپر و چابک است. چون مرتبا بجوجه دیگر پرندگان یا تخم آنها حمله می کنند و همچنین آفت پرندگان کوچک از قبیل گنجشک و کبوتر است جزو پرندگان مضر و زیان آور محسوب می شود و بهمین جهت بمنظور حفظ نسل پرندگان مفید این پرنده را شکار می کنند
فرهنگ لغت هوشیار

قرقی

قرقی
پرنده ای شکاری و زردچشم، کوچکتر از باز، رنگش خاکستری تیره، زیر سینه و شکمش سفید با لکه های حنایی، بسیار چالاک و تیزپر که شکارش گنجشک، سار، کبوتر و سایر پرندگان کوچک است، قوش، باشِه، سیچُغَنِه، باشَق، بازَک، واشِه، بازَکی
قرقی
فرهنگ فارسی عمید

قرقی

قرقی
نوعی از کلاه که در سوالف زمان مخصوص پادشاهان بوده، و در این زمان از ملبوسات عوام است. (بهار عجم) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

قرقی

قرقی
دهی از دهستان تبادکان بخش حومه شهرستان مشهد در 13 هزارگزی شمال خاوری مشهد کنار جادۀ عمومی مشهد به شیرشتر واقع است. موقع جغرافیایی آن جلگه ومعتدل است. سکنه 1159 تن. آب آن از قنات و محصول آن غلات و بنشن است. شغل اهالی زراعت و مالداری است. راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا