جدول جو
جدول جو

معنی قبیله

قبیله((قَ لَ یا لِ))
طایفه، گروه، جمع قبایل
تصویری از قبیله
تصویر قبیله
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با قبیله

قبیله

قبیله
گروهی از مردم دارای نژاد، سنت، دین و فرهنگ مشترک، گروهی از فرزندان یک پدر
قبیله
فرهنگ فارسی عمید

قبیله

قبیله
گروه از فرزندان یک پدر. (منتهی الارب). گروهی مردم از یک پدر. (ترجمان علامۀ جرجانی). جماعتی را گویند که از یک پدر باشند. (برهان) ، پاره ای از کلۀ سر فراهم آمده با پارۀ دیگر. ج، قبایل، دوال لگام، سنگ بزرگ سر چاه. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا