معنی قبور - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با قبور
قبور
- قبور
- جَمعِ واژۀ قبر. (منتهی الارب). گورها. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
قبور
- قبور
- زمین پست و نرم، خرمابن زود بارآور، خرمابن که بارش در شاخ او بوده باشد. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا