ابن چغری بیک برادر الب ارسلان سلجوق و عم ملکشاه سلجوقی و نخستین کس از یازده تن سلجوقیان است که در کرمان زمام امور حکومت را در دست گرفت. وی به سال 433 هجری قمری از طرف عم خودفرماندار کرمان شد و به سال 455 فارس را نیز ضمیمۀحکومت خود ساخت و به سال 465 با برادرزادۀ خویش سلطان ملکشاه سلجوقی بنای مخالفت گذارد و در جنگ اسیر شد و مسموم گشت. مدت حکومت او 32 سال بود. (حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 461، 489، 491، 537). جنگی میان ملکشاه و عم او قاورد در حوالی همدان رخ داد. گروهی از کردان ملکشاه را مدد دادند تا بر قاورد مسلط شد و او را هلاک کرد. (کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او تألیف رشید یاسمی ص 193). و او را قره ارسلان بیک نیز گویند. وی جد سلجوقیان است. او دستور داد چاهها حفر کردندو بیرقها در بیابان نصب نمودند که مسافران به این وسیله هدایت و راهنمائی شوند. در جنگ با برادرزادۀ خود ملکشاه به سال 1074 میلادی بقتل رسید. (ذیل المنجد)
نام نوعی از حلوا است. (برهان) : پالوده برنگ اطلس معروفست قاورد به قطنی و نمد موصوفست. بسحاق اطعمه. (چ استانبول ص 97 بنقل دکتر معین در حاشیۀ برهان). در ره قاورد گشتم خرد و مرد دل بجان آمد از این آورد و برد. بسحاق اطعمه
نبرد، جنگ، جولان و گردش گرد یکدیگر، برای مِثال خیالی کرد با خود کاین جوانمرد / که زد بر دور من چون چرخ ناورد (نظامی۱ - ۱۴۹) ناورد بردن: حمله بردن، حمله کردن ناورد دادن: جولان دادن ناورد کردن: جولان کردن، پیکار کردن