معنی قانون گذار - فرهنگ فارسی معین
معنی قانون گذار
- قانون گذار((گُ))
- آن که قانون وضع کند، مقنن
تصویر قانون گذار
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با قانون گذار
قانون گذار
- قانون گذار
- قانون گذارنده، آنکه قانون وضع کند، مُقَنِّن
فرهنگ فارسی عمید
قانون گذار
- قانون گذار
- دات آراستار داتگداز آنکه قانون وضع کند مقنن: منظور قانون گذار از این ماده است است که
فرهنگ لغت هوشیار