معنی قانع - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با قانع
قانع
- قانع
- کسی که به آنچه قسمت و بهره اش شده راضی و خشنود باشد، قناعت کننده
فرهنگ فارسی عمید
قانع
- قانع
- یکی از القاب امام محمد تقی است. (حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 91)
لغت نامه دهخدا
قانع
- قانع
- خرسند، خشنود، راضی، متقاعد، سازگار، صرفه جو، قناعت پیشه، مقنع، متقاعد، مطمئن، سیر
متضاد: ناخشنود
فرهنگ واژه مترادف متضاد