جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با قانط

قانط

قانط
نومید. (ناظم الاطباء). ناامید. نومید. مأیوس. آیس
لغت نامه دهخدا

قانع

قانع
کسی که به آنچه قسمت و بهره اش شده راضی و خشنود باشد، قناعت کننده
قانع
فرهنگ فارسی عمید

قانت

قانت
فرمان برنده، فرمان بردار، مطیع و متواضع به خداوند، نمازخوان
قانت
فرهنگ فارسی عمید

قانص

قانص
شِکارچی، آنکه پیشه اش شکار کردن جانوران است، نَخجیرگَر، حابِل، صِیدبَند، صَیّاد، صِیداَفکن، مُتَصَیِّد، نَخجیروال، شِکارگیر، نَخجیرگان، نَخجیرگیر، نَخجیرزَن، صِیدگَر، شِکارگَر
قانص
فرهنگ فارسی عمید