دور، چیزی که در دسترس ما نیست یا فاصلۀ بسیار زمانی یا مکانی دارد، راهی که پیمودن آن وقت زیادی می بردبرای مِثال خجسته مجلس او را سران اهل سخن / سزد که مدح سرایند قاصی و دانی (سوزنی - لغتنامه - قاصی)
قاص، دور، دورشونده، (ناظم الاطباء)، بنهایت رسنده، (غیاث)، مقابل دانی به معنی نزدیک: خجسته مجلس او را سران اهل سخن سزد که مدح سرایند قاصی و دانی، سوزنی، خاص و عام از قاصی و دانی هواخواه تواند عمرو و زید و جعفر و صالح، یزید و بایزید، سوزنی