جدول جو
جدول جو

معنی قازقان

قازقان
قازغان. قزقان. قزغان. خاژغان. غزغن. قازگان، دیگ بزرگ که در آن چیزی طبخ کنند، پاتیل
تصویری از قازقان
تصویر قازقان
فرهنگ فارسی معین