پرنده ای باشد سفید و بزرگ از جنس مرغابی، گویند ترکی است چه در مؤید الفضلاء در جنب لغات ترکی نوشته شده بود، (برهان)، در اصل غاز بوده و الحال به قاف خوانند و محرف غاز است، (فرهنگ نظام)، بربط، مرغابی، قلولا: قاز ار بازو زند بر یاد عدل پهلوان چرخ عنقاوار متواری شود از بیم قاز، سوزنی، - امثال: مرغ همسایه به نظر قاز می آید، رجوع به غاز شود، ، پشیز، رجوع به غاز شود
سر، مطلب پوشیده و پنهان در دل کسی که پیشه اش کارهای ساختمانی است، بنا، گلکار، والادگر، بمعنی بزرگتر و رئیس بنایان و همچنین بمعنای پوشیده و پنهان هم گویند