جدول جو
جدول جو

معنی قابل دار

قابل دار
باارزش، شایسته. (? (قابلمه (ب ل م) دیگ، دیگ در دار فلزی برای پختن غذا
تصویری از قابل دار
تصویر قابل دار
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با قابل دار

قالب دار

قالب دار
خشت زن. خشت مال. خشت زن سر کوره های آجرپزی
لغت نامه دهخدا

قرابت دار

قرابت دار
خویشاوند دارای نسبت (خواه بسبب خون خواه بسبب ازدواج) خویشاوند. قرابت داری. خویشاوندی خویشی
فرهنگ لغت هوشیار