جدول جو
جدول جو

معنی فیلک

فیلک((فَ یا فِ لَ))
بیلک، تیری که پیکان آن دو شاخ باشد
تصویری از فیلک
تصویر فیلک
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با فیلک

فیلک

فیلک
بیلَک، نوعی پیکان پَهن یا دوشاخه، سَربیلِه برای مِثال به کوه برشد و اندر نهاله گه بنشست / فیلک پیش به زه کرده نیم چرخ به چنگ (فرخی - ۲۰۶)
فیلک
فرهنگ فارسی عمید

بیلک

بیلک
ترکی نورده (قباله) منشور پادشاهان، قباله خانه و باغ و مانند آن. بیل کوچک، نوعی پیکان شبیه بیل کوچک پیکان شکاری، تیر دو شاخه
فرهنگ لغت هوشیار

سیلک

سیلک
حریر، ابریشم حریر ابریشم. توضیح احتراز از این کلمه بیگانه اولی است
فرهنگ لغت هوشیار