جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با فیافی

فیافی

فیافی
فیفاها، زمین ها و جاهای فراخ و هموار، بیابانهای بی آب، جمعِ واژۀ فیفا
فیافی
فرهنگ فارسی عمید

فیافی

فیافی
جَمعِ واژۀ فیفاء. (منتهی الارب). بیابانها. (غیاث) : همه شب در سترۀ خوافی ظلمت قطع فیافی آن مسافت میکرد. (ترجمه تاریخ یمینی) ، مکانهای مستوی و هموار. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا

فیاضی

فیاضی
دهی است از بخش مرکزی شهرستان آبادان که دارای 900 تن سکنه است. آب آن از رود بهمن شیر و محصول عمده اش غله، خرما و سبزی است. ساکنان از طایفۀ عیدان و اکثر کارگر شرکت نفت اند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

دیافی

دیافی
منسوب به دیاف، شتر قوی هیکل و باقوت. (ناظم الاطباء). رجوع به دیاف شود
لغت نامه دهخدا