جدول جو
جدول جو

معنی فه

فه((فِ یا فَ))
چوب پهنی که کشتی بانان بدان کشتی را رانند، آهنی بیل مانند که در میان آن چوبی و بر دو طرف وی ریسمانی بندند. یک شخص سر چوب را و دو کس دیگر هر یک ریسمان را به دست گیرند و زمین شیار کرده را بدان هموار سازند. مجرفه، پل کش
تصویری از فه
تصویر فه
فرهنگ فارسی معین