جدول جو
جدول جو

معنی فونوگراف

فونوگراف((فُ نُ گِ))
دستگاهی که اصوات را نخست ضبط و سپس بازگو می کند، دستگاه ضبط صوت
تصویری از فونوگراف
تصویر فونوگراف
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با فونوگراف

فونوگراف

فونوگراف
دستگاهی که اصوات را روی نوار ضبط و بعد آن ها را تکرار می کند
فونوگراف
فرهنگ فارسی عمید

فونوگراف

فونوگراف
دستگاهی که اصوات را ضبط و سپس بازگو میکند. دستگاه ضبطصوت. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا

سونوگرافی

سونوگرافی
تهیه تصویر از ساختارهای درونی بدن با استفاده از امواج فراصوتی، صوت نگاری (واژه فرهنگستان)
سونوگرافی
فرهنگ فارسی معین

فتوگراف

فتوگراف
عکس، صورت شخص، شیء یا منظره ای که با دستگاه مخصوص عکاسی گرفته می شود
فتوگراف
فرهنگ فارسی عمید