معنی فور زدن - فرهنگ فارسی معین
معنی فور زدن
- فور زدن((زَ دَ))
- تریاک کشیدن با وافور
تصویر فور زدن
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با فور زدن
فور زدن
- فور زدن
- تریاک کشیدن. (یادداشت مؤلف). رجوع به فور شود
لغت نامه دهخدا
دور زدن
- دور زدن
- پیرامون چیزی گردیدن، چرخیدن، گردش کردن
برگشتن و تغییر جهت دادن اتومبیل یا وسیلۀ نقلیۀ دیگر در خیابان
فرهنگ فارسی عمید