فواحش فواحش جَمعِ واژۀ فاحشه. زنان زناکار. (یادداشت مؤلف). روسپیان، زشت کرداریها. بدکرداریها. (فرهنگ فارسی معین) لغت نامه دهخدا
فاحش فاحش زشت ناپسند، بسیار، بسیار زفت، بسیار بد، بسیار چیره، دشنامگوی زشت قبیح، آنچه از حد تجاوز کند زیاده از حد بسیار کثیر. یا تفاوت فاحش. تفاوت زیاد. یا غلط فاحش. غلط بسیار مهم و فاضح، بی شرف، جسور گستاخ فرهنگ لغت هوشیار
فاحش فاحش قبیح، زشت، ازحددرگذشته، ویژگی آنچه از حد تجاوز کند، بسیار زیاد، آشکار، واضح مثلاً غلط فاحش فرهنگ فارسی عمید