جدول جو
جدول جو

معنی فندق زدن

فندق زدن((~. زَ دَ))
بشکن زدن، با انگشتان دست صدا درآوردن
تصویری از فندق زدن
تصویر فندق زدن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با فندق زدن

فندق زدن

فندق زدن
آن باشد که دست چپ را مشت کنند و سر انگشت سبابه دست راست را بنوعی بین انگشت سبابه و وسطای دست چپ زنند که صدایی از آن برآید
فرهنگ لغت هوشیار

فندق زدن

فندق زدن
آن باشد که دست چپ را مشت کرده و سرانگشت سبابۀ دست راست را به نوعی مابین انگشت وسطی و سبابۀ دست چپ زنند که از آن صدا برآید، چنانکه در میان لولیان و مطربان مستعمل است. (آنندراج). بشکن زدن. رجوع به فندق زنان شود
لغت نامه دهخدا

فندق زنان

فندق زنان
در حال فندق زدن: فلک فندق زنان در عهد پیری بصیتش رقص دوران می نماید (شرف شفروه رشیدی بها)
فرهنگ لغت هوشیار

فندق بند

فندق بند
پندک بند برناک بند سر انگشتی که بحنا رنگ کرده باشند
فندق بند
فرهنگ لغت هوشیار