معنی فن فن((فَ نّ)) آگاهی های مربوط به صنعت یا علم، حال، گونه، راه، روش، سرود طرب انگیز، در فارسی، حیله، نیرنگ، چاره، جمع فنون و افنان تصویر فن فرهنگ فارسی معین