معنی فلش - فرهنگ فارسی معین
معنی فلش
- فلش((فِ لِ))
- تیر، پیکان، ناوک، چیزی که به شکل تیر باشد
تصویر فلش
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با فلش
فلش
- فلش
- فرانسوی تیر پیکان زبانزد هواپیمایی، خیز (سهم) در دانش هندسه
فرهنگ لغت هوشیار
فلش
- فلش
- علامتی به شکل « (» برای نشان دادن مسیر یا جهت یا برای اشاره کردن به چیزی، پیکان
فرهنگ فارسی عمید