معنی فلذ - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با فلذ
فلذ
- فلذ
- جَمعِ واژۀ فلذه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به فلذه شود
لغت نامه دهخدا
فلذ
- فلذ
- جگر شتر. ج، افلاذ. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
فلذ
- فلذ
- بخشش بی درنگ و بی وعده یا عطای بسیار یا بخشش یکبار. (منتهی الارب). در اقرب الموارد به معنی مصدری ضبط شده است
لغت نامه دهخدا