جدول جو
جدول جو

معنی فلاش

فلاش((فِ))
وسیله ای که بر دوربین عکاسی نصب می شود و هنگامی که نور کافی برای عکس گرفتن موجود نباشد معمولاً به طور خودکار همراه دوربین عمل می کند، درخش (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با فلاش

بلاش

بلاش
از شخصیتهای شاهنامه، نام فرزند کوچک یزگرد دوم پادشاه ساسانی و نوزدهمین پادشاه ساسانی، نام چند تن از پادشاهان اشکانی
بلاش
فرهنگ نامهای ایرانی

تلاش

تلاش
کوشش سعی جد و جهد جهت بدست آوردن چیزی. سعی و جستجو، کوشش
تلاش
فرهنگ لغت هوشیار