فکسنی فکسنی در تداول عوام، بی ارج. ناچیز. (یادداشت مؤلف). معمولاً لوازم و اشیاء ازکارافتاده و کهنه را گویند لغت نامه دهخدا
کسنی کسنی کاسنی، گیاهی خودرو با برگ های کرک دار، ساقه ای کوتاه و گل های آبی که ریشه، برگ و دانۀ آن مصرف دارویی دارد، تلخک، تلخ جوک، تلخ جکوک، انگوپا، انوپا، هندبید، هرگاه دانه های تلخ آن با گندم مخلوط و آرد شود طعم آرد را تلخ می کند فرهنگ فارسی عمید
کسنی کسنی کاسنی: (روایح کرمت با ستیزه رویی طبع خواص نیشکر آرد مزاج کسنی را)، (انوری) فرهنگ لغت هوشیار
کسنی کسنی صمغی است بدبوی که به عربی حلتیث گویند و معرب آن قسنی باشد و به این معنی باکاف فارسی هم آمده است (گسنی) . (برهان). انغوزه. حلتیث. (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا
کسنی کسنی مخفف کاسنی و آن گیاهی باشد دوایی و تلخ. (برهان). کاسنی. (ناظم الاطباء) : روایح کرمت با ستیزه رایی طبع خواص نیشکر آرد مزاج کسنی را. انوری. رجوع به کاسنی شود. - کسنی تلخ، کاسنی دشتی. (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا