جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با فکر

فکر

فکر
فعالیت آگاهانۀ ذهن برای دریافتن چیزی، اندیشه، محصول فعالیت ذهنی، مشغولیت ذهنی، ذهن، برنامه، هدف، توجه، نگرانی
فکر کردن: اندیشه کردن، اندیشیدن
فکر
فرهنگ فارسی عمید

فکر

فکر
جَمعِ واژۀ فکره و فِکری ̍. (از اقرب الموارد). جَمعِ واژۀ فکرت. (فرهنگ فارسی معین) :
خدای در سر او همتی نهاد بزرگ
چنانکه گنج به رنج است از آن ودل به فکر.
فرخی.
از که پرسی بجز از دل تو بد و نیک جسد
چون همی دانی کو معدن علم و فکر است.
ناصرخسرو.
یک همت تو حاصل گرداندم همم
یک فکرت تو زایل گرداندم فکر.
مسعودسعد.
مرگ یاران شنیدم از ره گوش
دلم امروز کشتۀ فکر است.
خاقانی.
- فکر داشتن، اندیشیدن. در فکر فرورفتن:
از این سرای بدر هیچ می نداند چیست
از آن سبب همه ساله به دل فکر دارد.
ناصرخسرو.
رجوع به فکرت شود
لغت نامه دهخدا

فکر

فکر
اندیشه، پندار، تامل، تعقل، تفکر، سگالش، خاطره، خاطر، یاد، نظریه، انگار، تصور، خیال، فرض، گمان، وهم، رای، عقیده، قصد، نیت، کله، مغز، صرافت
فرهنگ واژه مترادف متضاد

شکر

شکر
زیبارو، ماده بلوری شیرین و سفید رنگ، نام معشوقه اصفهانی خسروپرویز پادشاه ساسانی در منظوم هخسرو و شیرین
شکر
فرهنگ نامهای ایرانی