معنی فقاره - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با فقاره
فقاره
- فقاره
- یکان (واحد) فقار مهره پشت هر یک از مهره های پشت مهره پشت، جمع فقار
فرهنگ لغت هوشیار
فقاره
- فقاره
- استخوان پشت. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). ج، فقار. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
فقیره
- فقیره
- مؤنثِ واژۀ فقیر، تنگ دست، تهیدست، فاقد امکانات مثلاً شهرستان فقیر، در تصوف سالک
فرهنگ فارسی عمید