جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با فضه

فضه

فضه
نکره (نقره این واژه سغدی و پارسی است) آسیم سیم از توپال ها، نامی که بر زنان نهند نقره سیم
فرهنگ لغت هوشیار

فضه

فضه
سیم. ج، فضض. (منتهی الارب). عنصر معروف سپیدی است که نزدیکترین فلزات به طلاست و از آن انواع سکه و زیورها و ظروف سازند. (از اقرب الموارد). رجوع به نقره شود، زمین سنگلاخ سوختۀ بلند. (منتهی الارب). ج، فضض، فضاض. (از اقرب الموارد) ، حقوقی بود که در زمان صفویه در بنادر خلیج فارس از کشتیها گرفته می شد. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

فضه

فضه
زمین سنگلاخ سوختۀ بلند. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

فضا

فضا
فضا (Atmosphere) حال و هوا و حس کلی صحنه که متاثر از یک یا مجموعه ای از عوامل زیر است: صحنه آرایی، نوع لباس ها، نوع آرایش و گریم بازیگران، رنگ های به کار رفته در صحنه، سبک بازیگری، زاویه بندی و کادر بندی و نوع حرکت دوربین، نوع تدوین و صدا.در فیلم های تاریخی، فانتزی، ترسناک، علمی- تخیلی و مهیج، فضاسازی بسیار مهم است زیرا بار اصلی این فیلم ها بر دوش فضا سازی است.
فضا
فرهنگ اصطلاحات سینمایی