جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با فضایح

فضایح

فضایح
فضیحت ها، عیب ها، رسوایی ها، بدنامی ها، جمعِ واژۀ فضیحت
فضایح
فرهنگ فارسی عمید

فضایح

فضایح
جَمعِ واژۀ فضیحه. رسواییها. (فرهنگ فارسی معین) : امیر سیف الدوله از روی حمیت دین و غیرت اسلام جایز نمی شمرد بر آن فضایح اغضانمودن. (ترجمه تاریخ یمینی). از کیفیت نامه خبر کردند و سورت آن فضایح و قبایح بر او خواندند. (ترجمه تاریخ یمینی). رجوع به فضائح، فضیحت و فضیحه شود.
که خدا اسباب خشمی ساخته ست
وآن فضایح را بکوی انداخته ست.
مولوی
لغت نامه دهخدا

فضایل

فضایل
فضیلت ها، برتری ها در علم و هنر و اخلاق، فضل ها، برتری ها، شرف ها، ویژگی های ستوده اخلاقی، جمعِ واژۀ فضیلت
فضایل
فرهنگ فارسی عمید

فوایح

فوایح
جمع فایحه پراکنده کننده های بوی: شکر و سپاسی که فوایح نشر آن چون نسیم صبا جعد وطره سنبل شکند
فرهنگ لغت هوشیار