جدول جو
جدول جو

معنی فصد

فصد((فَ صْ))
رگ زدن، خون گرفتن از طریق نیشتر زدن به رگ
تصویری از فصد
تصویر فصد
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با فصد

فصد

فصد
رگ زدن. (منتهی الارب) (تاج المصادر بیهقی) (از اقرب الموارد) :
به چاه جاه چه افتی و عمر در نقصان
به قصد فصد چه کوشی و ماه در جوزا.
خاقانی.
، قطع نمودن جهت کسی عطا را و درگذرانیدن و روان کردن. (منتهی الارب). قطع و امضای عطا جهت کسی، شکافتن رگ بیمار را. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا