معنی فرید فرید ((فَ)) یگانه، بی همتا، گوهر یکتا و گران بها، گوهری که میان گردن بند آویزان کنند یگانه، بی همتا، گوهر یکتا و گران بها، گوهری که میان گردن بند آویزان کنند تصویر فرید فرهنگ فارسی معین