جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با فرهیب

ترهیب

ترهیب
ترسانیدن. (تاج المصادر بیهقی) (دهار) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی) (غیاث اللغات) (آنندراج) ، بد حال شدن ناقه از رفتن بعد از آن بحال آمدن آن از خوردن علف. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

فرهیز

فرهیز
ظاهراً پیش آمدگی دیوار قَرنیس مانند در بالا یا هزاره مانند در پایین. و یا محتملاً دیواری که پشت بست وحائل دیوار اصلی می کرده اند در بناهای بلند پشت بند. بَغَلبند: عرض اساس و پهنای باروی شصت خشت بود بیرون از فرهیزها، به شیفتق محکم و ملزق گردانیده. (ترجمه محاسن اصفهان ص 17). مبلغ پنجاه هزار درم استرداد کرده بر خرج عمارت فرهیزها و گل شیفتق صرف نمودند. (ایضاً). رفعت الیه رفیعهً بخمسین الف درهم فصرفت الی نفقه الفرهیز الملزق بالاساس و السّوق بباب ’خور’ التی یقال لها سوق ’جِرین’. (ایضاً ص 93)
لغت نامه دهخدا

فرهی

فرهی
دارای فره بودن، فر و شکوه، شوکت و جلال، برای مِثال به مردی و دانایی و فرّهی / بزرگی و آیین شاهنشهی (فردوسی - ۷/۲۳۵)
فرهی
فرهنگ فارسی عمید