معنی فرونده فرونده((فَ. وَ دِ)) فروند، چوبی که در پس می انداختند تا در باز نشود، سکان کشتی، بادبان کشتی، واحد شمارش کشتی و هواپیما تصویر فرونده فرهنگ فارسی معین