جدول جو
جدول جو

معنی فروماندن

فروماندن((~. دَ))
بیچاره شدن، ناتوان شدن، درنگ کردن، معزول شدن
تصویری از فروماندن
تصویر فروماندن
فرهنگ فارسی معین