معنی فروگذاشتن تصویر فروگذاشتن فروگذاشتن ((~. گُ تَ)) مضایقه کردن، اهمال کردن، رها کردن، ترک کردن، گذشت کردن، ضایع کردن، رخصت دادن مضایقه کردن، اهمال کردن، رها کردن، ترک کردن، گذشت کردن، ضایع کردن، رخصت دادن فرهنگ فارسی معین