معنی فروکشیدن فروکشیدن ((فُ کِ دَ)) پایین کشیدن، فرود آوردن، در جایی فرود آمدن و اقامت کردن، خوردن، نوشیدن پایین کشیدن، فرود آوردن، در جایی فرود آمدن و اقامت کردن، خوردن، نوشیدن تصویر فروکشیدن فرهنگ فارسی معین