معنی فروختار - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با فروختار
فروختار
- فروختار
- مُرَکَّب اَز: فروخ + تار، پساوند کارورزی، (از حاشیۀ برهان چ معین)، فروشنده. (برهان)، رجوع به فرختار شود
لغت نامه دهخدا
فرختار
- فرختار
- فروشنده: هرگز نبود خلق فرختار چو تو حور مانا که ترا رضوان بوده است پرستار
فرهنگ لغت هوشیار
فرختار
- فرختار
- به معنی فروشنده باشد یعنی شخصی که چیزی میفروشد. (برهان). مخفف ’فروختار’. (حاشیۀ برهان چ معین). رجوع به فروختار شود
لغت نامه دهخدا