معنی فرو نهادن تصویر فرو نهادن فرو نهادن ((~. نَ دَ)) پایین نهادن، پایین آوردن، برکنار کردن، جای دادن، قرار دادن، اختصاص دادنپایین نهادن، پایین آوردن، برکنار کردن، جای دادن، قرار دادن، اختصاص دادن فرهنگ فارسی معین