معنی فرو آوردن فرو آوردن((~. وَ یا وُ دَ)) پایین آوردن، به منزل کسی وارد کردن تصویر فرو آوردن فرهنگ فارسی معین
فرو خوردن فرو خوردن خودداری از بروز حالتی مثل خشم یا خنده یا حرف و مانند آن، از میان برداشتن، نابود کردن فرهنگ فارسی عمید
فرود آوردن فرود آوردن پایین آوردن، نازل کردن تنزیل، پیاده کردن، پایین کردن مقابل برآوردن، (چنانکه در عضاده اسطرلاب موقع رصد کواکب) فرهنگ لغت هوشیار
فرو خوردن فرو خوردن بلعیدن بحلق فرو بردن، تحمل کردن، یا فرو خوردن خشم (غیظ) خودداری کردن از اظهار آن کظم غیظ فرهنگ لغت هوشیار