جدول جو
جدول جو

معنی فرو آوردن

فرو آوردن((~. وَ یا وُ دَ))
پایین آوردن، به منزل کسی وارد کردن
تصویری از فرو آوردن
تصویر فرو آوردن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با فرو آوردن

فرو آوردن

فرو آوردن
پایین آوردن فرود آوردن نزول دادن، بمنزل کسی وارد کردن
فرو آوردن
فرهنگ لغت هوشیار

فرو خوردن

فرو خوردن
خودداری از بروز حالتی مثل خشم یا خنده یا حرف و مانند آن، از میان برداشتن، نابود کردن
فرو خوردن
فرهنگ فارسی عمید

فرود آوردن

فرود آوردن
پایین آوردن، نازل کردن تنزیل، پیاده کردن، پایین کردن مقابل برآوردن، (چنانکه در عضاده اسطرلاب موقع رصد کواکب)
فرهنگ لغت هوشیار

فرو خوردن

فرو خوردن
بلعیدن بحلق فرو بردن، تحمل کردن، یا فرو خوردن خشم (غیظ) خودداری کردن از اظهار آن کظم غیظ
فرهنگ لغت هوشیار