جدول جو
جدول جو

معنی فرکانس

فرکانس((فِ رِ نْ))
تکرار، تواتر، وفور، در اصطلاح فیزیک، حرکت و رفت و آمد متوالی، بسامد
تصویری از فرکانس
تصویر فرکانس
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با فرکانس

فرکانس

فرکانس
درحرکت موجی، تعداد ارتعاشات در واحد زمان است. مقدارعددی آن برابر است با سرعت انتشار موج مستقیم بر طول موج. برحسب ارتعاش در ثانیه، یا سیکل در ثانیه، یاهرتز سنجیده می شود، فراوانی. بسامد
لغت نامه دهخدا

فرانس

فرانس
شیر سطبرگردن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

فرکان

فرکان
دهی است از دهستان قلعه عسکر بخش مشیز شهرستان سیرجان، واقع در 56هزارگزی خاوری مشیز سر راه فرعی بافت به قلعه عسکر. ناحیه ای است کوهستانی، سردسیرو دارای 310 تن سکنه. از رودخانه مشروب میشود. محصولاتش غلات و حبوب است. اهالی به کشاورزی گذران میکنند. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا

ارکانی

ارکانی
آخشیجی بنیادی منسوب به ارکان آنچه مربوط و پیوسته به چهار ارکان (باد و خاک و آب و آتش) است، جمع ارکانیان. جسمانیان اهل دنیا، ناقصانی که هنوز به حد کمال نرسیده اند
فرهنگ لغت هوشیار