فرقان فرقان جَمعِ واژۀ فَرْق، به معنی رطل و پیمانۀ معروف مدینه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به فَرْق شود لغت نامه دهخدا
ارقان ارقان یونانی تازی شده از گیاهان برناک (برناک حنا) نوشته است که این واژه در زبان مغرب الاقصی گونه ای بادام کوهی است کرکم (زعفران) برناک بستن برناک نهادن ریش آغشتن، کرکم زدن کرکمظلایی (کرکم زعفران) فرهنگ لغت هوشیار
فریان فریان آزاده، آزادگی، زبان سانسکریت، از شخصیتهای شاهنامه، نام فرمانروای اندلس در زمان مقدونی فرهنگ نامهای ایرانی