جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با فرغار

فرغار

فرغار
خیسانده نیک تر شده: دل تو سخت و مرا نرم دل آری چه عجب ک نرم باشد چو همه ساله بخون فرغار است. (رضی الدین)، سرشته گردیده آغشته
فرهنگ لغت هوشیار

فرغار

فرغار
خیسانیده و نیک ترشده، سرشته گردیده و آغشته. (برهان)
لغت نامه دهخدا

فرغار

فرغار
نام ترکی که افراسیابش فرستاده بود تا معلوم کند که رستم چه مقدار لشکر دارد. (برهان) :
یکی شیردل بود فرغارنام
قفس دیده و تیز جسته ز دام.
فردوسی
لغت نامه دهخدا

فروار

فروار
بالاخانِه، خانه ای که بالای خانۀ دیگر ساخته می شود، اتاقی که در طبقۀ دوم یا سوم یا بالاتر ساخته شده، خانۀ تابستانی، بالاخانۀ بادگیردار، پَربار، پَروارِه، فَروارِه، فَراوار، فَربال، بَربار، بَروار، بَروارِه، غُرفِه، برای مِثال آن کن که بدین وقت همی کردی هر سال / خزپوش و به کاشانه شو از صُفه و فروار (فرخی - ۱۱۳)
فروار
فرهنگ فارسی عمید