معنی فرض گزاردن فرض گزاردن ((فَ. گُ دَ)) واجب کرده خداوند را به جا آوردن، مانند، نماز خواندن واجب کرده خداوند را به جا آوردن، مانند، نماز خواندن تصویر فرض گزاردن فرهنگ فارسی معین