جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با فرشتوک

فرشتوک

فرشتوک
همان پرستوک که خطاف باشد. (آنندراج) (انجمن آرا). پرستوک. فرستو. فرستگ. فرشتک. فرشتو
لغت نامه دهخدا

برشتوک

برشتوک
نوعی شیرینی که از آرد سرخ شده، روغن، شکر و بعضی مواد دیگر تهیه می شود
برشتوک
فرهنگ فارسی معین

فرستوک

فرستوک
پَرَستو، پرنده ای کوچک و مهاجر با بال های دراز و نوک تیز و دم دو شاخه و پرهای سیاه که زیر سینه اش خاکستری یا حنایی رنگ است، بیشتر در سقف خانه ها لانه می گذارد و حشراتی از قبیل مگس و پشه را می خورد
بَلوایه، چِلچِله، پَرَستوک، بالوایه، بَلَسک، خَطّاف، باسیج، پَرَستُک، فَرَشتو، اَبابیل، پالوانه، فراستوک، فراشتوک
فرستوک
فرهنگ فارسی عمید

فراشتوک

فراشتوک
پَرَستو، پرنده ای کوچک و مهاجر با بال های دراز و نوک تیز و دم دو شاخه و پرهای سیاه که زیر سینه اش خاکستری یا حنایی رنگ است، بیشتر در سقف خانه ها لانه می گذارد و حشراتی از قبیل مگس و پشه را می خورد
بَلوایه، چِلچِله، پَرَستوک، بالوایه، بَلَسک، خَطّاف، باسیج، پَرَستُک، فَرَشتو، اَبابیل، فَرَستوک، پالوانه، فراستوک
فراشتوک
فرهنگ فارسی عمید

برشتوک

برشتوک
آرد که با روغن سرخ کنند و نرمۀ شکر در آن بریزند بی آب. (یادداشت مؤلف).
لغت نامه دهخدا