معنی فرسودن تصویر فرسودن فرسودن ((فَ دَ)) ساییده شدن، کهنه و پوسیده شدن، ساییدن، کهنه و پوسیده کردنساییده شدن، کهنه و پوسیده شدن، ساییدن، کهنه و پوسیده کردن فرهنگ فارسی معین