جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با فرستک

پرستک

پرستک
خدمتگزار، آنکه در اداره یا بنگاهی خدمت می کند، مستخدم، خدمت کننده، خادم مثلاً دولت خدمتگزار
پرستک
فرهنگ فارسی عمید

پرستک

پرستک
پَرَستو، پرنده ای کوچک و مهاجر با بال های دراز و نوک تیز و دم دو شاخه و پرهای سیاه که زیر سینه اش خاکستری یا حنایی رنگ است، بیشتر در سقف خانه ها لانه می گذارد و حشراتی از قبیل مگس و پشه را می خورد
بَلوایه، چِلچِله، پَرَستوک، بالوایه، بَلَسک، خَطّاف، باسیج، فَرَشتو، اَبابیل، فَرَستوک، پالوانه، فراستوک، فراشتوک
پرستک
فرهنگ فارسی عمید

فرسته

فرسته
فرستاده، رسول سفیر: فرسته گسی ساز دانش پذیر نهان بین و پاسخ ده و یاد گیر. (گرشاسب نامه 265)، جمع فرستگان
فرهنگ لغت هوشیار